دستگاهی برای تخمین سن افراد  

black_age_tester.jpg

با جراحی های جور واجور و مواد آرایشی مختلف، اين روزها ديگر کمتر می شود از روی ظاهر، به سن و سال افراد پی برد. اما يک مبتکرخوش ذوق ژاپنی، با تکنيکی جالب یک دستگاه پيش بینی سن افراد را طراحی کرده است.این دستگاه که Toshibareru Mosquito نام دارد با انتشار صداهای با دامنه فرکانسی بالا، شبیه به صدای وز وز پشه، به سنجش دامنه شنوايی افراد و مقایسه آن با استانداردهای شنوايی در دهه های مختلف سنی می پردازد.تواناييی افراد در شنيدن صدا با شدت های متفاوت و آستانه تحمل آنها می تواند دهه عمر افراد را به صورت تقريبی مشخص کند. هرچه که عمر افراد بیشتر باشد، قدرت شنوایی آنها کمتر خواهد بود.با وجود آنکه محاسبه سن افراد با اين روش خطاهایی را هم به دنبال دارد، اين دستگاه تخمین زننده ی بدصدا 10$ بیشتر قيمت ندارد. البته احتمالا استفاده از آن خیلی ها را ناراحت خواهد کرد.

Naturmobil، ماشینی با قدرت یک اسب بی بخار  

naturmobil01_narenji_ir.jpg

مهندس ایرانی، هادی میرحجازی طراح خوش فکر یکی از طبیعت دوست ترین ماشین هایی است که تا به حال ساخته شده است. این اتومبیل نیروی مورد نیاز برای حرکت اش را از یک اسب! سوار بر تردمیل تامین می کند. این ابداع برای همه چنان جالب بوده که حتی گاردین هم در مطلبی به صحبت درباره آن پرداخته است البته این اتوموبیل اسبی ‪(اسبموبیل)‬ فقط برای حرکت در جاده های مسطح و آسفالت طراحی شده و میانگین سرعت آن ۲۰ کیلومتر بر ساعت است. هرچند که در صورت لزوم سرعت اش به ۸۰ کیلومتر بر ساعت هم خواهد رسید. خب، هنگامی که اسب محترم خسته می شود و دیگر حاضر به حرکت نیست چه باید کرد؟ تردمیل این ماشین علاوه بر تامین نیروی حرکت آن، باتری ها را هم برای چنین مواقعی شارژ می کند.شیوه کار این اتومبیل به این صورت است که با روشن کردن تردمیل، اسب مجبور به حرکت بر روی آن می شود و در ادامه، نیروی حرکتی اسب باتری های تردمیل را شارژ خواهد کرد. البته این ماشین حتی دارای سیستم خنک کننده ویژه ای هم برای موتور خود است! ژاکتی از لوله های پلاستیکی که آب سرد در آنها جریان دارد و باعث خنک شدن بدن حیوان می شود.آقای میرحجازی آرزو دارد که بتواند با ماشین ابداعی خود به سفر دور دنیا برود، که البته بعید می دانم در هیچ بزرگراهی به چنین اتومبیلی اجازه تردد بدهند! و نکته آخر هم اینکه این مخترع خوش ذوق در سایت اسبموبیل اش اعلام کرده یک جایزه ۱۰۰ هزار دلاری برای فردی که بتواند دلیل اصلی تولید چنین اختراعی را بگوید، کنار گذاشته است.

در ادامه مطلب می توانید عکس های بیشتری از این اتومبیل عجیب را ببینید.

ادامه نوشته

آسوس کتابخوان جدید خود را رونمایی کرد با DR‪-‬900 آشنا شوید  

asus-dr900-narenji-ir.jpg

آسوس در اولین روز از نمایشگاه CeBIT 2010 از کتابخوان الکترونیکی جدید خود رونمایی کرد.این کتابخوان که با مدل DR‪-‬900 معرفی شده، به صفحه نمایشی ۹ اینچی لمسی با رزلوشن ۷۶۸×۱۰۲۴ از نوع SiPix مجهز است. WiFi و 3G قابلیت های ارتباطی این کتابخوان هستند عمر باتری این محصول از نقاط قوت آن است، چرا که با یک بار شارژ می توان تا ۱۰٫۰۰۰ صفحه را مرور کرد. از دیگر قابلیت های این محصول هم می توان به ۴ گیگابایت حافظه داخلی، ورودی هدفون ۳٫۵ میلیمتری و همچنین پشتیبانی از فرمت های PDF ،TXT ،MP3 و ePUB اشاره کرد. نمایشگاه CeBIT از مهمترین نمایشگاه های ابزار دیجیتال است، که همه ساله در ابتدای ماه مارس در شهر هانوفر آلمان برگزار می شود‫.‬

 تهیه خودکار از فشنگهای جنگی

گویا یکی از سرگرمی های مردم بوسنی تهیه لوازم فانتزی از وسایل باقی مانده از جنگ خانمان سوز بالکان است.ایران بالکان (ایربا): گویا یکی از سرگرمی های مردم بوسنی تهیه لوازم فانتزی از وسایل باقی مانده از جنگ خانمان سوز بالکان است.ساختن جاکلیدی و خودکار از فشنگهای جنگی هم یکی از این سرگرمی هاست

عکس: تهیه خودکار از فشنگهای جنگی!

 بچه تا چه سنی میتونه پیش مامان و باباش بخوابه؟

دکتر سیما فرودوسی(روانشناس): معمولا تا یک سا لگی کودک باید کاملا در دسترس مادر باشد. مادر باید صدای او را بشنود و به راحتی متوجه تقلا و احساس نیاز او شود .ازیک سالگی به بعد این تغییر ، به روحیه کودک بستگی دارد . همه کودکان به راحتی قبول نمی کنند که اتاق مادر را ترک کنند یا از او دور شوند .
از قالبهای سنتی و قالبهای غربی که گاهی با فرهنگمان همخوانی ندارد باید جدا پرهیز کنیم. باید ببینیم فرزندمان چه شخصیتی دارد. آیا می پذیرد یا می ترسد و گریه می کند و وحشت زده می شود ؟
اگر چنین است مادر باید در اتاق کودک بخوابد . اینها مواردی نیست که ازنظر سنی زمان مشخصی داشته باشد، یعنی بگویم حتما راس دوسالگی باید کودک را در اتاق جداگانه بخوابانیم. باید در این باره باید انعطاف داشت!
برخی از کودکان با بالاتر رفتن سنشان توانسته اند از مادر جدا شوند وحتی در بعضی از فرهنگها ، بچه ها در هفت سالگی توانسته اند اتاق جداگانه را بپذیرند.
باید از افراط و تفریط بپرهیزیم، یعنی نه از بدوتولد فرزند را از مادر جدا کنیم و نه اجازه دهیم تا هفت سالگی در کنار مادر بخوابد.
درفرهنگ ما معمولا بچه ها در سه سالگی این جابه جایی را بهتر می پذیرند ولی استثناء هم وجود دارد. یعنی همان طور که بزرگسالان با هم تفاوت دارند، کودکان نیز با هم متفاوتند و رفتارشان با یکدیگر فرق دارد.
مثلا برخی از بچه ها خیلی دیرتر این جابه جایی را می پذیرند. در مورد این کودکان به والدین توصیه می شود که اگر فرزندتان حاضر نیست جدا از شما بخوابد، بهتراست شما در اتاق اوبخوابید و نگذارید که اودر اتاق شما بخوابد و عادت کند و جدا کردن او از خودتان به یک مشکل تبدیل شود. کاملا آزادانه در اتاق او بخوابید، برایش داستان بگویید و نوازشش کنید، زیرا کودکان از سنین پایین به همدم نیاز دارند.
برای کودکان پیش از سن دبستان، قبل ازآنکه به خواب بروند، در اتاق خودشان داستان می گوییم و نوازششان می کنیم و بعد به اتاق خودمان می رویم. در این حالت بچه ها اصرار زیادی دارند که حتما باید فردا شب هم پیش من باشید و تا صبح بمانید. در این صورت نباید اصرارکنیم که حتما باید جدا باشیم. به او بگویید که یکی دوبار دیگر هم می آیم ودر اتاقت می خوابم.

 قیمت معجزه!

وقتي سارا دخترک هشت ساله اي بود، شنيد که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت مي کنند. فهميد برادرش سخت بيمار است و آنها پولي براي مداواي او ندارند. پدر به تازگي کارش را از دست داده بود و نمي توانست هزينه جراحي پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنيد که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه مي تواند پسرمان را نجات دهد.

سارا با ناراحتي به اتاق خوابش رفت و از زير تخت، قلک کوچکش را درآورد. قلک را شکست، سکه ها را روي تخت ريخت و آنها را شمرد، فقط 5 دلار.

بعد آهسته از در عقبي خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوي پيشخوان انتظار کشيد تا داروساز به او توجه کند ولي داروساز سرش شلوغ تر از آن بود که متوجه بچه اي هشت ساله شود. دخترک پاهايش را به هم مي زد و سرفه مي کرد، ولي داروساز توجهي نمي کرد، بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه ها را محکم روي شيشه پيشخوان ريخت.

داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه مي خواهي؟
دخترک جواب داد: برادرم خيلي مريض است، مي خواهم معجزه بخرم.
داروساز با تعجب پرسيد: ببخشيد؟!!

ادامه نوشته

 عجیب ترین کما(خواندنی)

 چشم‌هايتان را باز مي‌كنيد. متوجه مي‌شويد در بيمارستان هستيد. پاها و دست‌هايتان را بررسي مي‌كنيد. خوشحال مي‌شويد كه بدن‌تان را گچ نگرفته‌اند و سالم هستيد.. دكمه زنگ كنار تخت را فشار مي‌دهيد. چند ثانيه بعد پرستار وارد اتاق مي‌شود و سلام مي‌كند. به او مي‌گوييد، گوشي موبايل‌تان را مي‌خواهيد. از اين‌كه به خاطر يك تصادف كوچك در بيمارستان بستري شده‌ايد و از كارهايتان عقب مانده‌ايد، عصباني هستيد. پرستار، موبايل را مي‌آورد. دكمه آن را مي‌زنيد، اما روشن نمي‌شود. مطمئن مي‌شويد باتري‌اش شارژ ندارد. دكمه زنگ را فشار مي‌دهيد. پرستار مي‌آيد.

«ببخشيد! من موبايلم شارژ نداره. مي‌شه لطفا يه شارژر براش بياريد»؟

«متاسفم. شارژر اين مدل گوشي رو نداريم».

«يعني بين همكاراتون كسي شارژر فيش كوچك نوكيا نداره»؟

«از 10سال پيش، ديگه توليد نمي‌شه. شركت‌هاي سازنده موبايل براي يك فيش شارژر جديد به توافق رسيدن كه در همه گوشي‌ها مشتركه».

«10سال چيه؟ من اين گوشي رو هفته پيش خريدم».
«شما گوشي‌تون رو  يك هفته پيش از تصادف خريدين؛ قبل از اين‌كه به كما بريد». «كما»؟!
 باورتان نمي‌شود كه در اسفند1387 به كما رفته‌ايد و تيرماه 1412 به هوش آمده‌ايد. مطمئن هستيد كه نه مي‌توانيد به محل كارتان بازگرديد و نه خانه‌اي برايتان باقي مانده است. چون قسط آن را هر ماه مي‌پرداختيد و بعد از گذشت اين همه سال، حتما بوسيله بانك مصادره شده است. از پرستار خواهش مي‌كنيد تا زودتر مرخص‌تان كند.

ادامه نوشته